۱۳۸۸ اسفند ۱۶, یکشنبه

سلام بچه ها
من دوباره یه هفته مریض بودم و نتونستم بیام خاطراتم و بنویسم وای چقدر امسال من مریض شدم ایندفه که خیلی بد مریض شدم سرمای شدید خورده بودم دوبار مامانم منو برد دکتر همش تب داشتم و آبریزش بینی و سرفه و گلو درد دکتر گفت یه ویروس جدید که میزنه به گوش و ریه و عفونت میکنه هیچی نمیتونستم بخورم دماغم کیپ بود و نمیتونستم نفس بکشم مامان و مامان بزرگم خیلی دلشون به حال من میسوخت مامان بزرگم با سرنگ آب لیمو شیرین و شیر میریخت تو دهنم چون هیچی نمیخوردم تازه یه 2-3 روزی میشه که حالم بهتر شده بعدش هم مامان بزرگ و مامان خودم مریض شدند و رفتند دکتر آمپول زدن
شما ها مواظب خودتون باشید که مریض نشید
بچه ها اینقد کارای جدید یاد گرفتم هنوز بلد نیستم حرف بزنم آخه خیلی سخته منم حوصله ندارم یاد بگیرم همه چی و با کله و اشاره میگم راحت تره مثلآ مامانم میگه منو دوست داری سرم و میبرم پایین یعنی بله
شیر میخوری بله
هر چیزی هم که میگن من میفهمم مامانم میگه برو جورابتو بیار میرم میارم گوشی تلفن و بیار میارم کنترل و میارم کفشاتو میارم خلاصه هم چیز
اعضای بدنم هم یاد گرفتم همه چیزا رو نشون میدم دندون
زبون
بینی
مو
چشمک هم میزنم وای اینقدر خشگل میشم
یه رقص جدید هم یاد گرفتم با آهنگ سوسن خانم منو نیکا با هم میرقصیم
خالم این آهنگ و واسمون میزاره ما میرقصیم نمیدونم چرا وقتی من میرقصم نیکا میخنده
شونه هام و تکون میدم پاهام هم میزنم زمین
قربون تو پسر ماهم بشم اینقدر گلی عزیز دلم

۱ نظر:

  1. من عاشق رقصیدن این فینگیلها هستم.میبوسمت آراد خوشکلم.برامون عکس بذار

    پاسخحذف